یک لحظه غفلت یک عمر پشیمانی.........دوستت دارم پدر..........

مردي در حال پليش کردن اتومبيل جديدش بود. 

کودک 4ساله اش تکه سنگي را برداشت و بر روي اتومبيل خطوطي را انداخت.

 مرد آنچنان عصباني شد که دست پسرش را گرفت

و چند بار محکم پشت دست او زد بدون آنکه متوجه شود که با آچار پسرش را تنبيه نمود.

در بيمارستان به دليل شکستگيهاي فراوان 4انگشت دست پسر قطع شد.

 وقتي که پسر چشمان اندوهناک پدرش را ديد،از او پرسيد:

پدر کي انگشتهاي من درخواهند آمد؟؟

آن مرد آنقدر مغموم بود که هيچ نتوانست بگويد. به سمت اتومبيلش برگشت

و چندبار با لگد به آن کوبيد.

حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود

 و به خطوطي که پسرش روي آن انداخته بود نگاه کرد.

 او نوشته بود:

.......»دوستت دارم پدر«........

شرط عشق

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید
.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند
.
مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید
.
موعد عروسی فرا رسید
.
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود.

مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.

و مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردمد"

....ببخش منو...

ببخش اگه تو قصه مون

دو رنگ و نامرد نبودم

ببخش که عاشقت بودم

خسته و دل سرد نبودم

ببخش که مثل تو نشد

خيانتو ياد بگيرم

اگر که گفتم به چشات

بزار واسه تو بميرم

ببخش اگه تو گريه هام 

دو رنگي و ريا نبود

اگر که دستام مثه تو

با کسي آشنا نبود

ببخش اگه تو عشقمون

کم نمي زاشتم چيزي رو

ببخش که يادم نمي ره

اون روزاي پاييزي رو 

لياقت دستاي تو

بيشتر از اين نبود عزيز

نه نمي خوام گريه کني

براي من اشکي نريز

لياقت چشماي تو 

نگاه ِ پاک ِ من نبود

ببين چي ساختي از منه

مغرور ِ عاشق ِ حسود

حرفای دلم

وقتـــی خـداحافـظـــی میکنیـــــم


چـه انـــرژی عظیمــی میخواهــد




کنتـرل اولیـن قطــره اشکــ بــرای نچکیــدن !
 


                                             ****************

کاش میدانستم

چه کسی این سرنوشت را برایم بافت…

آنوقت به او میگفتم…

یقه را آنقدر تنگ بافته ای…

که بغض هایم را نمی توانم فرو دهم…!!!

                                             *****************

این بار که کسی آمد نمــی گویمـ بـــرو


حــتی نمی گــویمـ کس دیگـــری رامی خـــواهمـ



فقـط می گــویمـ :



ببیـــن ! من شکــستـ ه امـ !



خستـــ ه امـ !



کمی آراممـ کــــن...

                                            ******************

به زخمهایم می نگری ... ؟!

درد ندارند دیگر ...

روزی که رفتی ،

...مرگ تمام درد هایم را با خودش برد !

مرده ها درد نمیکشند ... !

حرف آخرم این است ...

برنگرد دیگر !!
زنده ام نکن ... ...

                                   *****************

وفا را اینگونه آموختم

تلفن همراه پیرمردی که توی تاکسی کنارم نشسته بود زنگ خورد

به زحمت، تلفن را با دستهای لرزان از جیبش در آورد

هرچه تلفن را در مقابل صورتش ، عقب و جلو برد ، نتوانست اسم تماس گیرنده را بخواند

رو به من کرد و گفت : ببخشید ، چی نوشته ؟

گفتم : همه کسم

پیرمرد : الو سلام عزیزم

دستش را جلوی تلفن گرفت و با صدای آرام و لبخند به من گفت : همسرمه !!!

*******************

    دنیای دست ها از هر دنیایی بی وفاتر است

 

       امروز دست هایت را می گیرند

 

       قصه ی عادت که شدی

 

       همان دست ها را برایت تکان می دهند

***************

تو چه می فهمی

حال و روز

کسی را که دیگر هیـــــــــــچ
نگاهی

دلش را نمی لرزاندـ...

                                                                        ******************

 

ویک تنوع....

                                       به سلامتی اونایی که....

به سلامتی اون رفتگری که تو این هوا داره به عشق زن و بچش

کوچه و خیابون رو جارو میزنه که یه لقمه نون حلال در بیاره . . .

*****

به سلامتی اونایی که تو این هوای دو نفره با تنهاییشون قدم میزنن . . .

*****

به سلامتی اونهایی که دوست دارم رو درک می کنند

و اونو به حساب کمبودهات نمی ذارن . . .

*****

به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه . . .

*****

به سلامتی همه باباهایی که

رمز تموم کارتهای بانکیشون شماره شناسنامشونه !

*****

به سلامتی کسی که هنوز دوسش داری

ولی دیگه مال تو نیست . . .

*****

به سلامتی مادر

که وقتی غذا سر سفره کم بیاد

اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه . . .

*****

به سلامتی همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دایمیه!

*****

به سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که

بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند . . .

*****

به سلامتی مادر که بخاطر ما هیکلش به هم خورد !

*****

به سلامتی کسی که تا دید تو تاکسی بغلیش پول نداره

به راننده گفت :پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن….!

*****

به سلامتی بیل!

که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق ‌تر می‌شه . . .

*****

به سلامتی سیم خاردار!

که پشت و رو نداره

*****

به سلامتی اونی که بیکسه، ولی ناکس نیست . . .

*****

به سلامتی حلقه های زنجیر

که زیر برف و بارون میمونن زنگ میزنن ولی هم دیگه رو ول نمیکنن . . .

*****

گل آفتابگردان را گفتند:

چراشبها سرت را پایین می اندازی؟

گفت :ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم

به سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند . . .

*****

به سلامتی همه ی اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوس دارن . . .

*****

به سلامتی اون دختری که حاضره زیر بارون خیس بشه ولی‌ سوار ماشین هیچ پسری نشه . . .

*****

به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت :

اون رفیق منه

وقتی باختم گفت :

من رفیقتم . . .

*****

به سلامتی کسی که بهش زنگ میزنی…..خوابه

ولی واسه این که دلت رو نشکنه

میگه:خوب شد زنگ زدی….باید بیدار میشدم . . .

*****

به سلامتی‌ اون بچه‌ای که شیمی‌ درمانی کرده همه ی موهاش ریخته

به باباش میگه بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟

باباش میگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تیپ تری . . .

*****

به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته

بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌

انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی . . .

*****

به سلامتی اونایی که

چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه

چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه . . .

*****

به سلامتی دریا که همه با لبش خاطره دارن !

*****

به سلامتی همه اوونایی که

دلشون از یکی دیگه گرفته

ولی برای اینکه خودشون رو آروم کنن

میگن بخاطره غروب پاییزه . . .

*****

به سلامتی با ارزش ترین پول دنیا “تومن”

چون هم تو هستی توش، هم من . . .

*****

به سلامتی اونایی که اگه صد لایه ایزوگامشون

هم بکنن بازم معرفت ازشون چیکه میکنه . . .

*****

به سلامتی اونایی که دوسشون داریم و نمیفهمن !

آخرشم دق میدن مارو !

*****

به سلامتی همه کلاس اولی ها که تازه امسال یاد میگیرن سلامتی درسته نه صلامتی!

*****

به سلامتی اون پسری که خواست آدم بشه

ولی یه دختر اومد تو زندگیش و نذاشت

همیشه پای یک زن در میان است !

*****

به سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن

که شبیه باباهاشون بشن

نه مثل جوونای امروز ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن !

*****
به سلامتی کسیکه توخیالمونه ولی بیخیالمونه...

*****

به سلامتی دوست خوبی که

مثل خط سفید وسط جاده است,

تکه تکه میشه

ولی بازم پا به پات میاد

*****

به سلامتی باغچه ای که خاکش منم گلش تویی و خارش هرچی نامرده

و در آخر به سلامتیه دوست نازنینی که گفت:

قبر منو خیلی بزرگ بسازین…. چون یه دنیا ارزو با خودم به گور میبرم !

عاشقانه های من

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت

که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد

که وقتی تو اوج تنهایی هستی

با چشماش بهت بگه :

هستم تا ته تهش! هستی؟؟؟

سقف آسمان دلم سخت ترک برداشته!

قدری آرام تر قدم بردار...

سقفش به جهنم...

می ترسم پای تـ♥ـ♥ـ♥ـو را بخراشد!!!

 

خدایا رهایم نکن                   

خـــــدای من!

 نه آن قدر پاکم که کمــــــکم کنی

نه آن قدر بـــــــدم که رهایـــــــــم کنی

میان ایـــــن دو گمم !

 هم خود را و هــــم تو را آزار مـیدهم

 هر چه قدر تــــلاش می کنم نتوانستم آنــــی باشـم که تو خواســـتی

و هر گز دوســت ندارم آنی باشم کــه تو رهایـــــــم کنی ...

آن قدر بی تو تنهـــــا هستــم که بی تو یعــنی "هیـــچ" ....یعنـــی پـــــوچ .....

خــــــدایا پـس هیــچ وقـت رهــایم نکن.....

رهایم نکن وقتی کسی نیست تا دستم های تنهایم را بگیرد در دستانش

رهایم نکن وقتی اشک می ریزم و کسی نیست اشکایم را پاک کند بغلم کند سرم را روی سینه اش بگذارد و بگوید غصه نخور تا وقتی من کنارتم!

رهایم نکن وقتی با تمام وجودم صدایت میزنم

میخواهم که باشی حتی نزدیک تر از رگ گردن!

 

....بی تو....!!

برای تـــــــــــو هزاران بار خواندم قصه ی پر غصه ی بی تـــــــــــــو بودن را

 ولی انگار قصه هایم دیگـــــر بــــــــرایت تکـــــــــــراری است

 نمی دانم....شاید این شروعی باشد برای یک پــــــــــایـــــــــان

 پـــــــــایـــــــــان قصه ای که با هزار لبخنـــــــد شروع شد

 و با.....

 هـــــزاران دانه ی اشــک به پــــــایــــــان رسید...

 تـــــــــو می روی.....

 ولی بــــــرای لحـظــــه های تنــهـــــایی و دربـــدریم فکــــــری کن.

یادمون باشه

یادمون باشه که هيچکس رو اميدوار نکنيم بعد يکدفعه رهاش کنيم

چون خورد ميشه ميشکنه و آهسته ميميره...

يادمون باشه که قلبمون رو هميشه لطيف نگه داريم

تا کسي که به ما تکيه کرده سرش درد نگيره ...

يادمون باشه قولي رو که به کسي ميديم عمل کنيم ...

يادمون باشه هيچوقت کسي رو بيشتر از چند روز چشم به راه نذاريم

چون امکان داره زياد نتونه طاقت بياره ...

يادمون باشه اگه کسي دوستمون داشت بهش نگيم برو نميخوام ببينمت

چون زندگيش رو ازش ميگيريم.....


ما بدهکاریم به یکدیگر به تمام***دوستت دارم ***های نگفته

ای که پشت دیوار غرورمان ماند و انها را بلعیدیم تا نشان دهیم که

منطقی هستیم.....